چه گویم از جفای چرخ گردون

که بیدادش جگرها میکند خون

به تیر غیب هدف کرد شاخه گل

چطور  مادر  غم  او را تحمل

مرارتها   کشید   مادر  برایش

به امید ‌ وصالش  در  سرایش

فراوان  آرزو  از  بهر  فرزند

که دامادش کنند راضی خرسند

حنا بندند  و بر تخت اش نشاند

طمع  شیرین  دامادی  چشاند

لباس و رخت دامادی کفن شد

تمام   آرزو   مادر   فنا   شد

بگرید خواهر  زار رفت برادر

برادر تکیه گاه از بهر خواهر

رضا رفت مانده‌  فرهاد تنها

چه سازد او دگر با کوه غمها

رضا مهمان امامِ  هشتمین شد

از این  دنیای نا میمون  رهاشد

رضا رفت و پدررا درغم اوست

بسوزانید دل غیرو خودی دوست

بدانیم  قدرهم  تا زنده  هستیم

چرا ای هموطن مرده پرستیم

شریکیم درغم جانسوزِ ماهت

بیادت  تا  ابد در این  نگاهت

یکایک میرویم آخر ازاین دهر

محبت عسگری از هرچه بهتر

تاریخ 25/4/1398


طلوع خورشید رفت ,رضا ,دامادی ,درغم ,فرزند ,مادر  ,رضا رفت , رهاشد رضا ,رفت و ,و پدررا ,میمون  رهاشدمنبع

خطاکردم

ساربان 98

رمضان 98

بمناسبت روز معلم 98

مشکلات امروز کشور

بمناسبت میلاد حضرت مهدی سال 98

بمناسبت سیل ویرانگر 98

مشخصات

آخرین جستجو ها

دانلود کده تخفیف ویژه فقط برای امروز تجهیزات دندانپزشکی ابزارِ قالبــه هــ ـا مبلمان اداری، پارتیشن,میزهای مدیریت و کنفرانس آفن قارتال دانلود الان بخر تحویل بگیر فرا صنعت پارسیان ازن ساز | ازن ژنراتور ارزانی